زمانی مردم فکر میکردند که با مراجعه به مشاور برچسب بیمار بودن به آنها زده میشود اما امروزه همهی ما متوجه شدهایم که در هر زمینهای نیاز داریم تا با کسی مشورت کنیم که اگر اشتباهی وجود داشته باشد اصلاح شود و حتی اگر راه درست را انتخاب کردیم، مشاور با دادن راهکارهایی، راه را برای ما هموارتر کند و از بروز آسیبهای جدی “در هر زمینهای” تا حد امکان پیشگیری و جلوگیری شود.
به خصوص زمانهایی که ما توان تصمیمگیری درست و فکر کردن منطقی را نداریم!
در این زمانها نیاز داریم که شخصی ما را راهنمایی کند و راه درست را نه بر اساس دیدگاه شخصی خود بلکه بر اساس منطقی ثابت شده و به دور از پیشداوری شخصی و تعصب به ما نشان بدهد.
همچنین ممکن است که ما اطلاعات زیادی دربارهی مسائل مختلف داشته باشیم اما لزوما به این معنی نیست که ما همیشه راه درست را انتخاب می کنیم.
درواقع یک روانشناس گرههای فکری و ذهنی را باز می کند و مسیر درست قدرت سازماندهی افکار درون ذهن، استدلال و حلمسئله و همچنین کنترل مسائل اطراف را به ما نشان میدهد.
ما باید با این تفکر به مشاور مراجعه کنیم تا از خیلی مسائل پیشگیری کنیم.
در واقع همهی احساسات حتی احساسات منفی مانند ترس، خشم و… طبیعی هستند و برای ادامهی بقای همهی ما لازم هستند اما ما آشنایی با شیوه درست استفاده از این احساسات را نداریم پس به کمک مشاور با خلاهای وجودی مخفی شده که در درون هرکدام از ما وجود دارد و به صورت ناهشیار بر افکار و رفتار ما تاثیر میگذارد، آشنا میشویم تا از آنها به شیوه مثبت و درست استفاده میکنیم.