همانطور که محیط زندگی نیاز به نظافت و پاکسازی دارد، ذهن ما نیز نیاز به نظم و سازماندهی دارد تا بتوان بهترین تصمیمات را در زندگی عملی کرد. برخی عقاید و حتی برخی مشکلات هستند که انبار ذهن را اشغال کرده اند و جز تشکیل حجم عظیمی از احساسات منفی چیز دیگری به جا نمی گذارند و به مرور زمان به شکل، اختلالات روحی و جسمی خود را نمایان می کنند.
هر چند وقت یکبار باید تکنیک خانه تکانی ذهنی را انجام داد تا از احساسات و تفکرات منفی که هیچ سودی ندارند، رها شد.برای آگاهی از چگونگی پاکسازی و جلوگیری از نشخوار این احساسات، راه های خانه تکانی ذهنی را دنبال کنید و تا انتهای این مقاله همراه باشید.
پیدا کردن ریشه ی احساسات
اولین قدم مهم برای پاکسازی ذهن از احساسات منفی، پیدا کردن ریشه و علت اصلی آن احساسات است. غالبا اتفاقات گذشته و نتیجه گیری های ما از آن اتفاق مسبب احساسات هستند، پس با شناخت خود و تفکر در مورد موقعیت فعلی می توانیم حال را از گذشته جدا کنیم و احساسات قدیم را در اینجا بازسازی نکنیم.
یکی از منفی ترین اتفاقاتی که ممکن است پیش آید، تعمیم دادن احساسات به مسائل دیگر زندگی است. به عنوان مثال اگر شخصی باعث رنجش شما شده باشد، شما عصبانیت خود را به خانواده تان نشان می دهید. در این صورت نه تنها مشکلی حل نمی شود بلکه مشکلی هم به وجود می آید!
نکاتی که در هنگام رنجش باید به آن توجه کرد
اگر موضوعی باعث رنجش شما شده باید به این نکات توجه داشته باشید.
جلوگیری از سرکوب احساسات
برخی افراد بر این باورند که با صحبت کردن درباره ی موضوعی که باعث رنجش شان شده؛ اوضاع بدتر می شود چون بیش از قبل به آن فکر می کنند. اما یکی از تشدید کننده ترین دیدگاه ها، پنهان کردن موضوع حتی از خود است. پس بهتر است که با لغات احساسی آشناتر شویم و حال خود را بدون سرزنش کردن بیان کنیم. همینطور دردودل با شخصی مطمئن درباره ی موضوعی که باعث رنجش شده و یا استفاده از تکنیک نوشتن می تواند کمک موثری باشد.
صحبت با شخصی که باعث رنجش شده
همانطور که در مقالات قبلی اشاره شده؛ همه ی افراد شبیه هم نیستند و نباید انتظار داشت تا آن طور که انتظار هست رفتار کنند.
در برخی مواقع به دلایل حساسیت به برخی از موضاعات، سوتفاهم هایی پیش می آید که شاید آن شخص بی منظور و بدون هیچ آگاهی از حساسیت شما گفتار و رفتاری را انجام داده باشد و در اینجاست که شما واکنشی آنی و هیجانی نشان می دهید و یا حتی آن را در خود سرکوب می کنید و هر لحظه و هر ثانیه به این فکر می کنید که چرا آن حرف را زد و یا چرا آن رفتار را انجام داد. در این صورت علاوه بر دشمنی بین طرفین، شما دائما سرشار از احساسات منفی می شوید.
پس اگر از شخصی ناراحت شدید، با صحبتی ملایم و دوستانه او را از اشتباه ناخواسته و ندانستهاش بدون سرزنش او و با اشاره به حالی که در آن هستید آگاه کنید.
استفاده از تکنیک نوشتن
نوشتن یکی از مهم ترین تکنیک ها برای پی بردن به احساسات و رهایی از افکار منفی است و روش بسیار خوبی برای جلوگیری از سرکوب احساسات است. وقتی شما با مسئله ای رو به رو می شوید، به دلیل زیاد بودن احساسات هیجانی، توان مدیریت و تصمیم گیری درست را ندارید.
در نتیجه چیزی جز پشیمانی به جا نمی ماند، زیرا هیچ شناختی از کنش ها و واکنش ها در آن لحظه وجود ندارد. با نوشتن احساسات خود هر احساسی زیر نظر گرفته می شود و نه تنها حال بهتری پیدا می کنید بلکه به دلیل آن که وقت گذاشته شده و تفکر کرده اید، راه حل مناسبی هم برای آن پیدا می کنید.
به عنوان مثال اگر شما می خواهید خاطره یا تجربه تلخی را فراموش کنید، احساسات حاصل از آن را لیست کنید و ببینید که با هر احساس چگونه برخورد می کنید. احساسات خوشایند را نگه دارید ولی در مقابل احساسات ناخوشایند، میتوانید با به بیادآوری خاطرات شیرینی که تا رسیدن به خاطره بد داشته اید فشار را کم کنید. با نوشتن لیستی از افرادی که در هنگام سختی یا تجارب بد به شما کمک کرده اند به یادتان می آید که همه چیز بد نیست و می توانید خاطرات شیرین خود را جایگزین خاطرات تلخ گذشته کنید.
یک مثال دیگر جهت شفاف سازی این موضوع آن است که اگر عملی از شما سر زده و باعث رنجش بین خود و دیگری شده احساسات حاصل از آن را نوشته و مشخص کنید که مسئولیت کدام از این احساس ها با شماست؟ شخص دیگر در مورد احساس شما مسئول نیست اما ببینید که آن شخص را چگونه می توانید درک کنید؟ وقتی مسئله را بهتر بفهمید، راه های مدیریت آن احساس را می توانید مشخص کنید و برای رفع آن کوشا باشید.
ترمیم زخم های گذشته
گاهی مشکلات و اتفاقاتی که در گذشته پیش آمده، زخم های عمیقی در ذهن و روان می گذارد و ممکن است تا سال ها باقی بماند.
نکته ای که وجود دارد این است که هر زخمی قابل ترمیم است اما شاید درد و رنج آن به راحتی فراموش نشود پس شما درسی از این موضوع می گیرید و از هر عامل دیگری که ممکن است چنین زخمی را به شما بزند دوری می کنید.
پشت هر شکستی یک پیروزی وجود دارد و آن چیزی نیست جز تجربه. درواقع تجربه مانند فانوسی است که در تاریکی شما را از افتادن در چاله های زندگی نجات می دهد. پس نباید اتفاقات تلخ گذشته را شکست معنی کرد بلکه باید درسی که از عمق این شکست ها نشات می گیره را پیدا کرد تا در مراحل بعدی زندگی راحت تر و با آگاهی بیشتر با مسائل مختلف رو به رو شد. یادتان باشد که توانایی شما همیشه بزرگتر از هر مشکلیست که با آن روبرو هستید.
به روز رسانی ذهن
همانطور که یک سیستم عامل باید هر چند وقت یک بار به روز شود، ذهن ما نیز نیاز به به روز شدن دارد، زیرا با پیروی از روش چندین ساله، امکان زندگی به بهترین شکل وجود نخواهد داشت.
هرساله تغییرات زیادی در باورها و نحوه زندگی کردن به وجود می آید و به خصوص نسل جوان خواهان این تغییرات و اعمال آن در زندگی هستند چراکه این تغییرات شرایط را آسان تر می کند. اما متاسفانه برخی افراد با پافشاری بر گذشته نه تنها عرصه را برای خود تنگ می کنند بلکه افراد دیگر را از مسیر درست خارج می کنند.
افکار گذشته ما هرچقدر صحیح باشند اما بعد از مدتی راهکارهای بهتری جایگزین می شوند و پافشاری بر عقاید و رفتارهای گذشته چیزی جز تشکیل احساسات منفی مانند خشم و استرس نخواهد داشت.
برنامه ریزی و هدف گذاری برای شروع جدید
در همه ی مراحل زندگی هدف داشتن باید امری اجباری باشد زیرا اگر هدفی وجود نداشته باشد احساس پوچی به سراغتان می آید.
با استفاده از تکنیک نوشتن که در مطالب قبلی به آن اشاره شد، آنچه را که خواهان رسیدن به آن هستید را بنویسید و مسیر رسیدن به آن را با توجه به شرایط زندگی خود مشخص کنید.
بهترین تکنیک هدف گذاری؛ تقسیم هدف به اهداف کوچک تر و کوتاه مدت است تا رسیدن به آن امکان پذیر تر باشد، در غیر این صورت اگر هدف صرفا هدفی بزرگ و بلند مدت باشد امکان ادامه ی مسیر وجود ندارد زیرا مسیر طولانی بدون استراحت و پاداش مشکل ساز و دست نیافتنی به نظر می رسد.
داشتن پشتکار و روحیه مثبت
فراموش نکنید که برای داشتن زندگی و روحیه عالی، داشتن انرژی مثبت و پشتکار قوی شما را چندین پله رو به جلو می اندازد چرا که انگیزه کافی برای انجام کارهایتان را پیدا خواهید کرد و با قدرت بیش تر به سمت آنچه که خواهانش هستید حرکت می کنید.
کلام آخر
حضور بسیاری از افکار و خاطرات و تصاویر ناخواسته جز خستگی جسم، فکر و روان نتیجه دیگری برای ذهن به بار نمی آورند. بنابراین برای ذخیرهٔ انرژی روانی باید ذهن را از این مسائل پاکسازی کرد و یک خانه تکانی موثر انجام داد. درست مانند خانه تکانی منزل که اسباب و لوازم فرسوده، ناکارآمد و به درد نخور دور ریخته می شوند، باید ذهن را از محتویات نامناسب که همانند غل و زنجیر به پای ذهن نشسته اند خالی کرد و آرام و پر انرژی به فعالیت های سازنده پرداخت.
نگذارید که احساسات بد در شما انبار شوند!
مشاهده و خرید کارگاه خانه تکانی ذهن